10 فیلم ابرقهرمانی برتر دهه 2010
از سال 2010 تا حالا فیلم های زیادی ساخته شده، اکشن، تخیلی، ماجراجویی، درام و ... یک سبک از فیلم های هستند که همیشه تازه اند و طرفداران ان روز به روز بیشتر میشود، سبک فانتزی. کمپانی مارول استودیوز و دیسی کامیکس هر ساله فیلم های فانتزی و ابرقهرمانی زیادی اکران میکنند،از بهترین فیلم های فانتزی میتوان فیلم شوالیه تاریکی دیسی و فیلم انتقام جویان مارول را نام برد، هل بوی دارک هورس هم خیلی قشنگ بود. ولی بیشتر این فیلم های غیر از انتقام جویان برای دهه 2000 تا 2010 اند ولی حالا بهترین فیلم های ابرقهرمانی دهه 2010 چیست؟ چه فیلم ابرقهرمانی ببینیم و چه فیلمی زیاد جالب نیست؟
10.فیلم Dredd 2012
این فیلم در اصل دومین اثر سینمایی است که از روی کمیکها ساخته شده است. در قرارهای اولیه سازندگان بر آن بودند که این فیلم در نیمه آگوست نمایش داده شود اما تریلر این فیلم با چنان استقبالی رو به رو شد که سازندگان زمان نمایش را آن را به سپتامبر منتقل کردند. این فیلم بسیار شبیه به فیلم هجوم رستگاری با بازی سیلوستر استالونه است.
دنیای آینده در حال نابودی خودش است و زمین پر از تشعشعات اتمی است به همین خاطر از بوستون تا واشینگتن دیواری بزرگ کشیده شده است و مردم درون این حصارها زندگی میکنند. در این دنیای جدید خلافکاری به شدت رشد پیدا کرده است در اینجا پلیس قهرمانی همراه کار آموزش برای از بین بردن خلافکارها تیمی تشکیل میدهند.
9.فیلم Thor 2011
شاید بهترین سخنی که می تواند در مورد "ثور" بر زبان رانده شود ،این باشد که فیلم اصلا شبیه ، فیلم هایی نیست که داستان آن ها از یک کتاب کمیک برگرفته شده است. تنوع و پیچیدگی فیلم از آنچه از این نوع فیلم ها بر می آید ، بیشتر است. نمایشنامه کمابیش از افسانه و منابع گرافیکی آن بهره جسته و داستان ثانویه را به پلات اصلی فیلم پیوند زده است. در عصری که فیلم ها از کندی و طولانی بودن بیش از حد رنج می برند ، "ثور" حتی می توانست پانزده دقیقه ای بلندتر و طولانی تر هم باشد. نمونه هایی در فیلم دیده می شود که به سبب حرکت سریع داستان ، سکانس ها کوتاه تر شده و یا کلا از قلم افتاده اند.
8.فیلم DeadPool 2016
«ددپول» تمام ویژگیهای یک فیلم ابرقهرمانی ساختارشکنِ سرگرمکنندهی بیمغزِ سرراست را دارد (و ندارد!) «ددپول» همان فیلمی است که طرفداران آثار کمیکبوکی بالاخره پس از مدتها در هنگام دیدن آن، چیزهایی که از این فیلمها رخت بسته بود را احساس میکنند: غافلگیری، جذابیت، لذت، سرگرمی، سادگی و عمق. شاید اسم ساختههای کمیکبوکیِ گرانقیمت به عنوان فیلمهای بیخاصیتی که هیچ فرقی با ساندویچهای کثیفِ میدان توپخانه ندارند بد در رفته باشد. اما اقتباس از روی کمیکبوکها اگر نه فقط با هدفِ تاسیس تولیدی و سریسازی، بلکه با هدف انتقال هنرِ پنلهای کمیکبوکها به پردهی سینما باشد، در نتیجه به آثاری تبدیل میشوند که منابعشان به آن معروف هستند: باز کردن دروازهی تخیلات و جنون بیننده. آخرین باری که واقعا از تماشای یک فیلم کمیکبوکی شوکه شدم، «نگهبانان کهکشان» بود، اما «ددپول» روی آن فیلم را در بههم دوختنِ دور از ذهنترین و غیرمنتظرهترین عناصر و خلق یک چهلتیکهی زیبا و رنگارنگ کم میکند و نه تنها به مثال جدیدی از بهترین نمونه از فیلمهای کمیکبوکی تبدیل میشود، بلکه نشان میدهد چرا بیگ پروداکشنهای بیشمار هالیوود، باید دست از رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی بردارند و دست به تعقیبهای غیرمجاز و حرکات جسورانه بزنند.
7.فیلم X-Men Days of Future Past 2014
ساخت دنباله ای جدید بر فیلم « مردان ایکس » که بطور رسمی 8 سال پس از آخرین عنوان این مجموعه به نام « مردان ایکس : آخرین مقاومت » که همه قهرمانان در آن حضور داشتند، اتفاق خوشایندی به محسوب می شود که با توجه به حضور تعداد زیادی از ستاره های هالیوود در این اثر مطمئناً بیش از پیش بر جذابیت های این مجموعه بیفزاید. پس از ساخت « آخرین مقاوت » ، کمپانی سازنده سری فیلمهای « مردان ایکس » یعنی مارول تصمیم به ارائه آثاری محدود به شخصیت « ولوورین » گرفت و در این میان نیز فیلمی با نام « مردان ایکس : درجه یک » منتشر نمود که به زندگی گذشته و نحوه شکل گیری " افراد ایکس " می پرداخت که به شدت مورد استقبال مخاطبین سینما قرار گرفت. حال پس از گذشت سالها، دنباله ای رسمی برای فیلم « آخرین مقاومت » که در سال 2006 اکران شده بود، به نمایش در آمده که تا پیش از اکران رسمی حواشی بسیاری را به خود دیده است.
6.فیلم The Dark Knight Rises 2012
نولان در سه گانه ی بتمن همیشه فیلم رو تا جایی پیش برده که به ترس مردم و ایجاد هرج و مرج در شهر گاتهام کشیده بشه و با از خود گذشتگی های بتمن این ناامیدی فروکش کرده و مردم دوباره به زندگی عادی برگشتن ، در واقع به قول خود نولان تم داستانی قسمت اول ترس Fear بود ، قسمت دوم هرج و مرج Chaos و این قسمت درد Pain .
نولان تلاش داشته تا سری بتمن علی رغم تریلر و اکشن بودن دارای رگه های جنایی –اجتماعی – درام و سیاسی باشه ، مخصوصا که تو این قسمت سعی می کنه حرف های جدی تری بزنه ، در واقع نولان نه تنها برای کاراکترش سختی هایی رو تصور می کنه که شاید تا به حال هیچ کدوم از ابرقهرمان ها تجربش نکرده باشن بلکه نقبی هم به دنیای امروز و مشکلات موجود می زنه اما باز هم نهایت کاری که بتمن انجام می ده ، همون چیزی است که بقیه ابرقهرمان های سینمایی انجام دادن و ظاهرا با از کنار رفتن بدمن فیلم ، شهر باز هم تبدیل به یک مکان پاک و بی آلایش می شه .برعکس فیلمهای معمول ابرقهرمانی که کاراکتر بدمن با مرگش در فیلم ، در ذهن مخاطب هم کشته می شه ، بدمنهای این سه گانه حال و هوای ویژه ای دارن البته در این بین ، راس الغول یا سر شیطان (لیام نسون) اگر چه یه جورایی عامل قدرت بتمن بود و بدمن های این فیلم هم به اون ربط پیدا می کنه اما در مقایسه با جوکر Joker و بین Bane ، به مراتب معمولی تر جلوه می کنه.
5.فیلم Guardians of the galaxy 2014
در نزدیک به دو دهه ی اخیر شخصیت های " کمیک مصور " کمپانی مارول یکی از پولسازترین شخصیت ها در گیشه های سینما بوده اند که کمتر مشاهده شده فروشی حداقلی را تجربه کنند. در سالهای اخیر کمپانی مارول شخصیت های کمتر شناخته شده ای ( حداقل برای طیف وسیع مخاطبان ) نظیر « مرد آهنی » را به سینما آورد و آن را چنان محبوب و پولساز کرد که علناً تبدیل به یکی از پولسازترین شخصیت های این کمپانی در گیشه های سینما شد. به واسطه همین محبوبیت ، در سالهای بعد شخصیت های دیگری نظیر « ثور » هم به سینما راه پیدا کردند که فروش گیشه ای آنها نیز قابل توجه و برای کمپانی مارول راضی کننده بود. حال که مارول بیشتر شخصیت های مهم داستانهای مصورش را به مخاطبین سینما معرفی کرده و همگی آنها یکی دو قسمتی عنوان مستقل برای خود کسب کرده اند، نوبت به ورود شخصیت های جدیدی در قالب فیلمی به نام « نگهبانان کهکشان » رسیده که از لحاظ محبوبیت در رده پائین تری نسبت به دیگر شخصیت های مارول قرار می گیرند.
« نگهبانان کهکشان » اولین بار در سال 1969 در سری داستانهای « اَبَرقهرمانان مارول » پدیدار شدند و در سالهای بعد در چندین عنوان از داستانهای مصور مارول که « انتقام جویان » هم در آن حضور داشتند مشاهده شدند اما در اواسط دهه ی 90 میلادی خبری از این شخصیت ها در داستان های مصور نشد تا اینکه بار دیگر در سال 2008 این گروه با اعضایی جدید و سر و شکل متفاوت از گذشته بار39399394d1dsd دیگر به داستانهای مصور بازگشتند و مشخصاً در حال حاضر شاید تنهای شخصیت هایی بودند که مارول می توانست آنها را به سینما بیاورد تا طرفدارانش برای تماشای آنان بر پرده نقره ای پول هنگفتی نصیب تهیه کنندگان کند.
4.فیلم Captain America: The Winter Solider 2014
« کاپیتان آمریکا : سرباز زمستان » تمام ویژگی های یک اثر بلاک باستری را به همراه دارد و در مقایسه با دیگران آثار اَبَرقهرمانی ضعیف نظیر قسمت دوم فیلم « ثور » که اخیراً به اکران درآمده بود، یک سر و گردن بالاتر است. خوشبختانه کارگردانان جو و انتونی راسو که پس از انصراف جوی جانستون از کارگردانی این فیلم، جایگزین وی شدند، به خوبی موفق شدند تا روح و جان تازه ای به این داستان بدهند و مخاطبین راضی تری را نسبت با سالهای گذشته روانه منزل کنند.
داستان فیلم پس از اتفاقاتی که انتقام جویان در شهر نیویورک رقم زدند ، اینبار در شهر واشینگتن آمریکا رخ می دهد. استیو راجرز یا همان کاپیتان آمریکا ( کریس ایوانز ) که پس از نجات دنیا به همراه دوستانش، در حال برقرار کردن ارتباط با دنیای جدید پیرامون خودش است، پس از یک ماموریت نجات کشتی که بطور غیرمنتظره ای در آن با ناتاشا همکار می شود، متوجه می شود که رئیس گروه S.H.I.E.l.D یعنی نیک فیوری ( ساموئل ال جکسون ) در جریان انجام این ماموریت بیشتر تمایل به حفظ منافع سازمان داشته تا نجات جان مردمان بی گناه. از این رو استیو دچار تردید فراوانی نسبت به فیوری می شود.اما به فاصله کوتاهی پس از این اتفاقات، فیوری در مسیر خیابان مورد حمله یک فرد مرموز قرار میگیرد و راجرز پس از کسب اطلاعات درباره افرادی که پشت این ماجرا هستند به سرنخ هایی درباره یک قاتل خطرناک به نام « سرباز زمستان » می رسد که از طرف افراد رده بالای سازمان حمایت می شود و...
3.فیلم The Avengers 2012
در دهه ی نخست قرن بیست و یکم بود که شاهد ورود پر قدرت قهرمانان کتابهای کمیک مصور بر پرده سینماها بودیم. مرد عنکبوت از جمله شخصیت هایی بود که ورودش بر پرده سینماها موفقیت آمیز بود و تهیه کنندگان هم با سود فراوانی که از فروش این فیلم بدست آورده بودند، با مارول به مذاکره پرداختند تا بتوانند امتیاز شخصیت های دیگر این کمپانی را برای تبدیل به نسخه سینمایی خریداری کنند. اما بین یکی از مهمترین شخصیت هایی که گمانه زنی ها درباره محبوبیت آن هر روز بیشتر می شد، تونی استارک یا همان مرد آهنی بود. این شخصیت از آن جهت که نسبت به اَبَر قهرمانان دیگر ، اندکی ناشناخته تر بود، مارول مردد بود تا امتیاز ساخت فیلم از روی این شخصیت را صادر کند اما در نهایت با مذاکرات فراوانی که انجام شد بالاخره مارول کوتاه آمد و فیلم « مرد آهنی/ Iron Man » ساخته و روانه سینماها شد و استقبال بسیار خوبی هم از آن بعمل آمد. این استقبال خوب سبب شد تا تهیه کنندگان به این فکر بیفتند که گروه " انتقام جویان " که شامل تعدادی از قهرمانان می شود را با هم در یک فیلم گرد هم آورند. اما این پیشنهاد با مخالفت مارول مواجه شد چراکه آنها معتقد بودند به جز مرد آهنی و هالک ، دیگر قهرمان ها هنوز برای مخاطبان سینما به درستی معرفی نشده و بهتر هست که ابتدا برای هرکدام از آنها فیلمی جداگانه ساخته شود و بعد از آشنا شدن تماشاگران با آنها و همچنین بازخورد فیلمهایشان، این گروه را در یک فیلم دور یکدیگر جمع کرد و همینطور هم شد. در سالهای گذشته و به فاصله کوتاهی از یکدیگر ، شخصیت هایی نظیر کاپیتان آمریکاو ثور به سرعت وارد سینماها شده و صاحب فیلمی اختصاصی برای خود شدند؛ در این بین قهرمانان کوچکتری نظیر " بیوه سیاه" هم در قسمت دوم « مرد آهنی » به اختصار معرفی شد تا ذهنیت تماشاگر برای تماشای فیلم « انتقام جویان/ The Avengers » کاملاً آماده شود. و بعد از 7 سال فیلم انتقام جویان ساختهشد و با استقبال خوب مردم روبرو شد بعد ان انتقام جویان عصو الترون و همین الان انتقام جویان جنگ بینهایت روی پرده سینما است. سال بعد هم قسمت چهارم انتقام جویان اکران میشود.
2.انیمیشن Big Hero 6 2014
انیمیشن “6 بزرگ قهرمان” یکی از پویانمایی های خوش ساخت سال 2014 می باشد که برنده جایزه اسکار نیز شد. گرافیک و تصاویر انیمیشن بسیار چشم نواز می باشند. گفته شده است که شرکت دیزنی برای خلق آنها برنامه جدید تولید تصاویر گرافیکی نوشته است.معماری و بافت جالب سان فرانسوکیو که ترکیبی از توکیو و سان فرانسیسکو است، با مهارت هرچه تمام از کار درآمده و به دل می نشیند. البته تخیل بیش از حد در طراحی ساختمان ها کمی به این امر ضربه زده است. طراحی کاراکترها هم خوب و قابل قبول می باشد مخصوصا بِیمکس که مطمئنا جالب ترین و بانمک ترین شخصیتی است که این چند وقته در انیمیشن ها می توان یافت. البته طراحی شخصیت ها جای کار بیشتری داشت تا بتواند در حد کیفیت دیگر انیمیشن ها مانند “رنگو” ، “چگونه اژدهای خود را تربیت کنید 2” و سری “داستان اسباب بازی ها” ظاهر شود.
هیرو هامادا پسر نوجوان نخبه ای است که در علم رباتیک و ساخت انواع ربات های خلاقانه بسیار ماهرانه عمل می کند. وی که ابتدا با ربات های دست ساختش در مسابقات مبارزه ای غیر قانونی شرکت و کسب درآمد می کند، از طریق برادرش – تاداشی – با آکادمی علوم رباتیک، که او در آنجا مشغول به تحصیل است، آشنا می شود. هیرو با اختراع میکروربات های کنترل شونده از طریق ذهن، مجوز ورود به کلاس های آکادمی را پیدا می کند ولی در همان شب به دلیل آتش سوزی ناگهانی در محل مسابقات، برادر وی به همراه دکتر کالاهان (مسئول آکادمی) کشته می شوند و...
1.فیلم Captain America Civil War 2016
از همان زمانی که مارول آرامآرام معرفی سومین فاز از دنیای سینمایی بزرگ خود را آغاز کرد، طرفداران میخواستند بدانند که نخستین فیلم آنها در این سری جدید یا همان «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (Captain America: Civil War)، قرار است دقیقا روایتکنندهی چه داستانی باشد. چون از همان ابتدای کار، سوال تمام مخاطبان این بود که آیا «جنگ داخلی» صرفا میخواهد حکم بهانهای دیگر برای خلق اکشنی بیمحتوا همچون Avengersها را داشته باشد یا سازندگان میخواهند با نگارش فیلمنامهای ارزشمند برای این اثر و پردازش صحیح کاراکترهای آن، از این رویارویی شگفتانگیز یک درام لایق تحسین نیز بیرون بکشند. سوالی که شاید هیچ تماشاگری پس از مشاهدهی افتتاحیهی CGIمحور و صد البته پر اشکال فیلم، برای آن جوابی جز همان گزینهی اول را در نظر نگیرد و هر شخصی با توجه به خرابکاریهای زیاد مارول در داستانپردازی فیلمهای قبلی و علاقهی بیپایان سران این کمپانی به فقط و فقط نابود کردن انواع و اقسام شهرها با تکنولوژیهای گوناگون کامپیوتری، رخ دادن مورد دوم را چیزی از بنیان غیرممکن بداند.
اما اگر حقیقتش را بخواهید، «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» در عین تمام عیوب و نقصهایی که حتی در بهترین لحظهها با خود به همراه دارد، به طرز دوستداشتنی و لایق تحسینی در پایان کار دقیقا در همان جایگاهی قرار میگیرد که خوشبینترین بینندههای دنیای سینمایی مارول برای آن متصور شده بودند. یعنی همان جایگاهی که پیش از این «مرد مورچهای»ها و «سرباز زمستان»ها در آن جا خوش کرده بودند و در میان دقایق فیلمهای حاضر در آن، میتوان عناصری تاثیرگذارتر از هیجان و اکشن محض را نیز پیدا کرد.
نویسنده: مهدی باقری
رسانه کامیک تاک